مقالهی “Interpretation and Construction in Contract Law” اثر Gregory Klass به بررسی دقیق دو فعالیت حقوقی «تفسیر» (interpretation) و «ساختگرایی یا استنتاج حقوقی» (construction) در حقوق قراردادها میپردازد. نکات اصلی مقاله و سؤالاتی که به آنها پاسخ میدهد به شرح زیر است:
نکات کلیدی مقاله
1. تمایز مفهومی و عملی بین interpretation و construction:
Interpretation تعیین معنای واژهها یا اعمال است؛
Construction تعیین اثر حقوقی آنها است.
2. سیر تاریخی و تحول مفاهیم:
بررسی اندیشههای سه متفکر حقوقی: Francis Lieber، Samuel Williston و Arthur L. Corbin.
تغییر نگرش از «نگاه تکمیلی» به «نگاه مکمل» در رابطه بین interpretation و construction.
3. انواع قواعد حقوقی مرتبط با ساختگرایی (construction):
قواعد الزامآور (mandatory)؛
قواعد تفویضی یا پیشفرض (default)؛
قواعد تغییردهنده (altering rules).
4. تحلیل ساختاری قواعد altering:
تمایز میان عناصر تفسیری و شکلی (formal) در این قواعد؛
معرفی تقسیمبندی چهارتایی altering rules: صرفاً تفسیری، صرفاً شکلی، ترکیبی، و قواعد رسمی.
5. انواع معنا در تفسیر قراردادها:
معنای صریح (plain meaning)، معنای در بافت (use meaning)، معنای ذهنی و عینی، مقصود طرفین، هدف قرارداد و باورهای طرفین.
6. تأکید بر اولویت ساختگرایی در موارد خاص:
گاهی لازم است ابتدا قواعد ساختگرایانه شناخته شود تا امکان تفسیر صحیح عبارتها فراهم گردد (مثلاً قواعد پارولاوییدنس یا integration).
سؤالاتی که مقاله به آنها پاسخ میدهد
1. تفاوت دقیق بین interpretation و construction در حقوق قرارداد چیست؟
2. چگونه تاریخ حقوقی ایالات متحده به تدریج این دو مفهوم را از هم متمایز کرد؟
3. چگونه باید با قواعد تکمیلی و تفسیری در شرایط نبود یا ابهام در قصد طرفین برخورد کرد؟
4. چگونه قواعد altering به طرفین قرارداد اجازه میدهند مفاد پیشفرض قانون را تغییر دهند؟
5. چه انواعی از معنا در تفسیر قرارداد وجود دارد و هر کدام در چه زمینهای کاربرد دارند؟
6. چه زمانی تفسیر باید تابع construction باشد و نه بالعکس؟
7. آیا قواعد تفسیری صرفاً در پی کشف قصد طرفین هستند یا اهداف گستردهتری دارند؟
8. چرا برخی از قواعد، مانند حداقل دستمزد یا نظم عمومی، بالاتر از قصد طرفین قرار میگیرند؟
نظرات